loading...
گیل عکس,اس ام اس ,اس ام اس جدید ,اس ام اس خنده دار ,اس ام اس عاشقانه ,استاتوس, استاتوس 95 ,تصاویر عاشقانه ,جديدترين عکس هاي بازيگران ,جديدترين
masoud بازدید : 0 دوشنبه 18 آبان 1394 نظرات (0)

دانلود رمان لحظه های عاشقی

رمان لحظه های عاشقی برای کامپیوتر و موبایل

Lahzehaye Asheghi

قسمتی از رمان لحظه های عاشقی:

کلید و انداختم و در خونه رو باز کردم . فکر کنم طبق معمول کسی خونه نباشه . مائده که مدرسه است کلاس تقویتی داره . مادرم هم که حتما خونه ی یکی از همسایه هاست . پدرم هم که مغازست . اومدم توی اتاق … کیفم رو یه گوشه انداختم … خیلی گشنمه … صبحونه که نخوردم ، دیشب هم گرسنه خوابیدم … رفتم توی آشپرخونه بلکه یه چیزی پیدا کنم و بخورم . در یخچال و باز کردم … خداروشکر یکم از غذای دیشب مونده … کتلت سیب زمینی رو با یه تیکه نون برداشتم و رفتم تو اتاق … نشستم پشت سیستم ، با سر انگشت شست پام کیس و روشن کردم و یه لقمه از کتلت خوردم … اممم … خوشمزست … هر چند الان سنگ هم میذاشتن جلوم می خوردم … منتظر شدم صفحه بالا بیاد .
خب من راحله ام ، دانشجوی سال دوم پزشکی … ۲۱ سالمه … تو یه خانواده ی متوسط زندگی می کنم . با مادر و پدر و خواهر کوچکترم … با خواهرم ۴ سال اختلاف سنی داریم … اونم تجربی می خونه و دوست داره پزشک مغز و اعصاب بشه . وضع مالیمون متوسطه … خداروشکر هر چی نیاز داشتیم برامون مهیا بوده . حالا می گم هر چی نه اینکه هر روز یه چیزی بخوایم … چیزی که واقعا نیاز داشتیم و می دونستیم مادر و پدرمون توانایی تهیه ی اونو دارند . دانشگاه اصفهان درس می خونم . سال دوم تونستم پزشکی دولتی شهر خودمونو بیارم با یه رتبه ی سه رقمی … خداییش هم لیاقتشو داشتم … کم نذاشته بودم .
خب حالا اگه این صفحه باز شد ، چقدر سرعت پایینه … آهان بالاخره اومد … اسم و پسووردمو می زنم و وارد انجمن می شم … اوه چقدر پیام دارم … ۱۰ تا پیام …خب نزدیک دو هفته ای میشه که سر نزدم . تو یه انجمن عضوم … نزدیک ۴ سالی میشه … واسه سرگرمی بد نیست .
خب یه سری هاش که تبلیغه هیچی … می مونه ۳ تاش … یکی اش از دوستم سحره ، بازش می کنم نوشته : ” سلام راحله … کجایی ؟ چرا پیدات نیست ؟ دلم برات یه ذره شده … “
سحر دختر خیلی خوبیه جوابشو می فرستم : ” سلام آبجی خوبی ؟ هیچی درگیر درس و دانشگاهم … دل منم برات تنگ شده خواهری … “
پیام بعدی هم یکی از این افراد مزاحم بود که میان الکی چرت و پرت میگن … پیام آخرم پیام دوستی بود … اینکه پیام میدن شما رو جزو لیست دوستام کردم . پیام رو باز می کنم : ” سلام ببخشید که بدون اجازتون شما رو به لیست دوستام اضافه کردم ، خوشحال میشم دوستی مثل شما داشته باشم . “
اوه … چقدر لفظ قلم … واقعا خوشمان آمد …
وایسا ببینم طرف کیه …
چـــی ؟ Male ؟ عمرا … خب چی کار کنم … من اینجوریم دیگه … خوشم نمیاد با پسر جماعت اونم از نوع غریبش هم کلام شم … تو یه خانواده ای بزرگ شدم که نه زیاد محدودیم و نه آزاد آزاد … پدرم میوه فروشی داره و مادرم خانه داره … خب دنیای مجازی هم فرقی با دنیای واقعی نداره که …
اوه اوه … طرف آنلاینه … منم دو ساعت تو پروفش دارم پرسه می زنم … راجبم چه فکری می کنه خدا داند … ما که ۲ ساعته تو پروفشیم بزار یه سری اطلاعات کسب کنیم ( البته فقط از سر کنجکاویه ها )

پسورد : www.98ia.com

دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)

دانلود کتاب برای کلیه ی گوشی های موبایل (نسخه PDF)

دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)

دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)

دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)

دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)


   

برچسب ها : دانلود لحظه های عاشقی , لحظه های عاشقی , داستان لحظه های عاشقی , قصه لحظه های عاشقی , کتاب لحظه های عاشقی , کتابچه لحظه های عاشقی , دانلود رمان عاشقانه لحظه های عاشقی , دانلود رمان , رمان جدید لحظه های عاشقی , Lahzehaye Asheghi ,

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 14288
  • کل نظرات : 283
  • افراد آنلاین : 278
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 391
  • آی پی دیروز : 127
  • بازدید امروز : 1,751
  • باردید دیروز : 243
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 17
  • بازدید هفته : 1,751
  • بازدید ماه : 1,751
  • بازدید سال : 66,779
  • بازدید کلی : 1,839,237